روز عکاس

روز عکاس به همه اونایی که که به عکس و عکاسی و این چیزا علاقه دارند پسا پس مبارک چون دیروز بود:|
یاد همکلاسیم افتادم که به عکاسی علاقه داشت و الان نمیدونم چقدر هنوز درگیرش در هرجا موفق باشه

چند روز پیشا داشتم کتاب فیزیولوژیک میخوندم نوشته بود که یه پروتئینی وجود داره به اسم رودوپسین این برای دیدن در نور کم به چشم کمک میکنه و باعث میشه دچار شب کوری نشیم

حالا این پروتئین از یک نوع ویتامین A درست میشه

بعد این تو کتاب نبود اما هویچ سرشار از ویتامین Aهست بعد یادمه این بنده خدا یه بار پرسید چرا انقدر هویچ میخوری گفتم برای چشم خوبه گفت نه بابا یه عمر اشتباه میکردن و تاثیر خاصی نداره برای چشم و اینا یا سر به سرم میذاشت یا جدی میگفت نمیدونم اما خب این مکالمه تو ذهنم ثبت شده و با دیدن ویتامینA توی کتاب یاد اون مکالمه برام تازه شد

روزا خوبه شبا بهتره در کل بد نمیگذره و همین هزاران هزار مرتبه جای شکر داره که حالم خوب هست .

کارمو میکنم مطالعه ام و میکنم و سعی میکنم تو این دور تند زندگی حداقل آخر شب یه چیزی به داده های ذهنیم اضافه شده باشه.

درسته که هیچی سرجاش نیس هیچی اونی نشده که من میخواستم اما پذیرش هم چیز بدی نیست

پذیرش نه به معنای جا زدن نه من باز تلاشمو میکنم اما دیگه نمیخوام درباره موضوعاتی که نشده ادمایی که رفتن اتفاقایی که حالم و بد کردن فکر کنم

همیشه اضطراب یه اتفاق غیر منتظره تو وجودم هست که باز مانع بشه اما الان در این لحظه میخوام آروم باشم و به هیچ چیزی جز همین لحظه که دارم اینجا این کلمات و مینویسم فکر نکنم.

فیلم یا آهنگ بیکلام قشنگ سراغ داشتید برام بفرستید ممنون میشم

همین طلوع زندگی...