تناقضات درون و بیرون

ساخت وبلاگ

ما چجور آدمایی هستم ؟
میبینیم ظلم و، میبینیم تناقضات رو، میبینیم که قانون خدا همونی که به نظر من خود خدا تو وجودمون قرار داده به اسم وجدان با قانونی که داره اجرا میشه تناقض داره

اما باز عین کبک سرمون تو برفه

نمیدونم تا کجا قراره پیش بره نمیدونم قراره چی پیش بیاد هرچی که هست وجدان آدما خوابیده

انگار یادگرفتیم که گوش و چشممون به حرف کسایی باشه که یه روزی قبولشون داشتیم

چون میترسیم همه ی اون چزایی که ازشون تو ذهنمون ساختیم خراب بشه

میترسیم که همه اعتماد و اعتقادی که بهشون داشتیم نابود بشه

واقعا ترک عادت باعث مرض میشه چون باید از اول یه چیزی و شروع و کنی و مجدد تو خودت شکل بدی و تو این شروع جدید یه ترس نهفته ای وجود داره که نکنه این باور جدید هم باز اشتباه باشه

بعد دیگه اینجاست که دچار دوگانگی میشه میمونی کدوم مسیر و انتخاب کنی

و بدی داستان ترک عادت اینه که وقتی این ترک عادت و اعتقاد، سخت تر میشه که، تو انقدر بزرگ شدی و سنت رفته بالا که دوست نداری باور کنی که تموم عمرت داشتی اشتباه میکردی

زندگی کردن، باور داشتن، دوست داشتن، متنفر بودن، طرفدار بودن و ..... همشون واقعا مفاهیم گنگی هستند، که همه ما توش گیر کردیم، و رفتن به سمت هر کدوم باعث تباهی یه سری چیزا در وجودمون میشه که، اگه آدمای وابسته ای باشیم واقعا زندگی رو برامون سخت میکنه.

تو دوران بدی گیر کردیم

همین...

طلوع زندگی...
ما را در سایت طلوع زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 16:44