برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 149 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 4:10
برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 184 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 4:10
نمیدانم کدام را راضی کنم "دلی" که میخواهد
عاشق باشد...
یا "عقلی" که میخواهد
عاقل باشد...! من، لای کتاب زندگی
مانده ام؛
لای فصلی بدخط و تلخ
بنام "تحمل" ... کاش آدمی میتوانست "دلش" را به
صندوق امانات بسپارد،
و با اولین قطار
به تعطیلات برود...!!!
حکایت زندگی منه. واقعا دلم تعطیلات میخواد یه تعطیلات ابدی
طلوع زندگی...برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 4:10
خوشبحال شاعرا
احساساتشونو خب تخلیه میکنن
بغض لعنتی چیه. حالمو بد کرده گریه هم نمیشه
یعنی هست دختری کع عین من انقدر گریه کردن براش سخت باشه
خستم خدایا
خستم از خودم خستم
از کارام خستم
از زندگی کردنم خستم
از رفتارام خستم
از همه چیزی کع به من ربط پیدا میکه خستم
خیلیییی خستم
دیگه بسه خواهشا
تمومش کن امشب
واقعا بسه
طلوع زندگی...
برچسب : نویسنده : toloedobarea بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1398 ساعت: 4:10